کارنامه مهمان

1403/03/07

نه شرکت نکنید و نگران ناراحت کردن اونها هم نباشید. فقط و فقط نگران آرامش روح و روان خودتون باشید.

FaAh مهمان

1403/02/30

ببخشید که متنم زیاد شد البته متن هام🙂
خلاصه که این همه گفتم که بگم بالاخره خودم هم تو این شرایط قرار گرفتم و یه جورایی تجربه اش کردم.
فقط خوشحالم که تصمیم هایی گرفتم که الان بابتش پشیمون نیستم و وقتی به گذشته نگاه میکنم پوششم و عقایدم رو محدود کننده برای خودم نمی‌بینم و رفته رفته از پوششم و عقایدم بیشتر خوشم میاد و بیشتر بهشون پایبند تر میشم. در کل اینا رو نگفتم که بگم که من آدم خوبیم نه اتفاقا اصلا هم آدم خوبی نیستم فقط خدارو شکر میکنم که تو شرایط و تصمیم های مختلف جوری بهم کمک می‌کنه که باعث نشده دو سال بعد با خودم بگم حیف شد نتونستم برم فلان کار رو بکنم یا چادر پوشیدنم باعث شد نتونم خوش بگذرونم و...
البته قبلاً اینطوری نبودم ها چون بعضاً اطرافیانم یکم خشک در این موارد رفتار میکردن و این باعث شده بود که من بیشتر از چادر و پوشش بدم بیاد و در واقع متنفر بودم حالا خدا یه جایی دستمون رو گرفت. ولی از وقتی که خودم چادر و پوشش و رفتارهام رو انتخاب کردم پای همه چیش هم موندم.
بخاطر همین شما هم سعی کنید همه جوانب رو خودتون در نظر بگیرید و وقتی یه تصمیمی گرفتید از ته دل باشه نه اینکه اگه این کار رو کنم فلانی چی میگه و... و مطمئن باشید اگه همه جوانب رو در نظر بگیرید تصمیمی خواهید گرفت که بعدا بابتش پشیمون نباشین.
ببخشید که طولانی شد حرفام من یکم تو این مسائل ذوقم زیاد میشه بخاطر اون. چون هر خاطره ای که یادم می افته کلی بهم حس خوشحالی میده و جمع و جور کردن مطلب یکم برام سخت میشه.
امیدوارم حداقل حرفام براتون مفید باشه. و سعی کردم شرایط مختلف از تجربه های خودم رو مثال بزنم بلکه مفید باشه. البته امیدوارم مفید باشه.

و ممنون از آقای نجفی بخاطر حوصله شون

FaAh مهمان

1403/02/30

و البته اینم بگم که من روزهای اول دانشگاه بود و خب اون موقع ها خیلی سعی میکردم همه رو از خودم راضی نگه دارم و تحت هیچ شرایطی باعث ناراحتی شون نشم( که یه چیز غیر ممکن بود و هست و خواهد بود) بچه ها تصمیم گرفته بودن که دختر و پسر برن پارک. اون موقع هم تازه برف اومده بود و قرار بود برف بازی واینا برن. به من گفتن تو هم بیا. من اصلا دوست نداشتم برم ولی نمیتونستم بگم نه. چون می ترسیدم ناراحت بشن و دوستام رو از دست بدم و یه شهر غریب و تنهایی و..‌. بیشتر باعث ترسم میشد. من با این که میدونستم اگه برم قراره اصلا بهم خوش نگذره ولی نمیتونستم بگم نمیام. حالا من یه کاری کردم که الآنم یادم می افته خندم میگیره. رفتم دور از دوستام به مامانم زنگ زدم و گفتم اگه من زنگ زدم ازت اجازه بگیرم بگو نه نرو. در حالیکه مامانم و خانواده ام تا الان اکثر تصمیم هام رو به عهده خودم گذاشتن. مامان بیچارم هم گیج شده بود خدایا دخترم چی داره میگه؟ کاملا گیج شده بود فقط گفت باشه. بعد من اومدم پیش دوستام بهش زنگ زدم و مثلا ازش اجازه خواستم و مامانم گفت نه نرو😂 اینجا دوستام میگفتن تو دیگه بزرگ شدی و خانواده ات دارن محدودت میکنن و... در حالیکه نمیدونستن خانواده ام هیچ وقت بهم چیزی دیکته نکرده بودن. راهنمایی میکردن و... ولی آخرش تصمیم به عهده خودم بود البته بیشتر از زمان دبیرستان که بزرگتر شده بودم و یکم پخته تر. خلاصه من نرفتم و دوستام که رفته بودن بعد یه سال دیگه طرفدار جمع های مختلط نبودن چون ضرر هاش رو دیده بودن. بعد اون یکم چکشی تر با افرادی که مخالف رفتارهای من بودن رفتار میکردم . مثلاً میگفتن بریم فلان جا و من دوست نداشتم اگه میگفتن تو چقدر املی و... میگفتم من اینم اگه میخوای با من دوست باش اگه نمی‌خوای به سلامت. که تو نظر الآنم هر دوش اشتباه بودن. ولی الان هم عقاید خودم رو دارم و هم عقاب تنها نیستم.🙂 نه از عقاید خودم کوتاه میام و البته کاملا صریح ازشون دفاع میکنم اگه بحثی چیزی پیش بیاد و هم به قول شما به طرف مقابلم بی احترامی نمیکنم. اینطوری رفته رفته بقیه هم یاد میگیرن که به عقاید من احترام بذارن و به امل بودن و... تعبیر نکنن. مثلا من تو بیمارستان ساق دست می‌پوشم قبلا چند تا از همکارام هی میگفتن این چیه و... ولی وقتی دیدن به انتخاب خودم احترام میگذارم دیگه کسی نمیگه.

FaAh مهمان

1403/02/30

سلام دوست عزیز
یه سری چیزا به خودت بستگی داره . شما یا میتونی بری به این مراسم و اونجا با چادر بشینی و در واقع مجبوری اونطوری که واسه بیرون لباس میپوشی لباس بپوشی. چون اونجا هم بالاخره آقایون حضور دارن. و بابت این لباس پوشیدن ممکنه اونجا هم حرف بشنوی و به قول خودت بگن چرا امل بازی درمیاری و... باز کن چادرت رو یا این لباس چیه پوشیدی؟ و متعاقبا اینم باعث ناراحتی شما خواهد شد.
یا اینکه بری اونجا و مثل مراسم عروسی لباس بپوشی و بعدا خودت قراره اذیت بشی که چرا این کار رو کردم و...( فقط دارم احتمال رو میگم ها )
یا اینکه نری اونجا و بگی یه کاری برام پیش اومد خیلی دوست داشتم شرکت کنم ولی نشد و... و یه کادو بهشون بدی. که هم اونا ناراحت نشن و هم تو اذیت نشی.
من تو مراسم عروسی همکارم شرکت کردم ولی اونا مختلط نبودن و وقتی هم که داماد اومد و من حجابم رو کاملا رعایت کردم دیگه همکارام به اعتقادم احترام گذاشتن ، یا همکارم میخواستن عکس دسته جمعی بگیرن و من نخواستم و اونا هم نگفتن وای تو چرا اینطوری هستی و... و یا همکارم که عروسیش بود اومد به شوخی دست من رو گرفت رفتیم بالای سن 🙂.اونجا به فیلم بردار گفت نگیر فیلم رو و... پس میبینی همکار من واسه عقاید من احترام قائل شده بود. ولی یکی دو نفر دیگه هم عروسی گرفتن ولی من نرفتم چون میدونستم اگه برم قراره دو طرفمون هم اذیت بشیم و... پس دیدم اگه نرم احترام هر دومون حفظ میشه.
و اینم بگم که من واسه مراسم‌هایی واسه محرم خودمون نباشه آرایش و اینا نمیکنم چون بالاخره حتی اگه مختلط هم نباشه داماد که قراره بیاد درسته که به احتمال زیاد داماد اونجا اونقدر مشغله داره که بقیه رو نمی‌بینه ولی من که می‌بینم. حالا اونجا هم که رفته بودم یکی از همکارام می‌گفت چرا آرایش نکردی و... بعد وقتی دید که اثری تو من نداره بیخیال شد😉یا یه همکارم هم ازدواج کرده بود که من دوست نداشتم مدل ازدواج کردنش رو نه اینکه خدایی نکرده قضاوتش کرده باشم فقط متفاوت از عقاید من بود خیلی. اصرار داشت برم بخاطر لطفی که بهم داشت ولی من گفتم خیلی دوست داشتم باشم ولی متاسفانه امکان شرکت ندارم و واسش کادو گرفتم و آرزوی خوشبختی کردم و ناراحتی هم پیش نیومد حالا اگه رفته بودم ممکن بودبیشتر بی احترامی بشه.اینرو نگفتم، بگم من خیلی خوبم فقط خودم رو مثال زدم که ناخواسته حرفام باعث ناراحتی کسی نشه.

مهدی ح مهمان

1403/02/30

اون به عقیده شما احترام نمیذاره، پس اگه عقیده شما براش مهم بود، اینجوری مراسم رو اجرا نمی‌کرد.
افرادی که شما رو در مراسم ببینند و برن برای افرادی که مثل شما هستند و نمیان در اون مراسم شرکت کنند، دیگه دیدشون از شما به عنوان یه مذهبی از بین میره

هانیه خوناب شفق مهمان

1403/02/29

سلام
همیشه راه میانه رو بگیرید ،ببینید با شرکت نکردن تو این جور مراسمات به رابطه شما و میزبان لطمه وارد میشه یا نه،
اگه احتمال میدید باعث اوقات تلخی میشه ،شرکت کنید از اول تا اخر مراسم نباشید مثلا اواسط مراسم بیشتر تایم پذیرایی و کادو اینا میشه اون موقع باشید ،موقع پخش اهنگ هم می تونید بیرون باشید ،شما با همون حجابتون برید ،کاری که من همیشه کردم ، من با چادر شب میشینم ،

مهندس منطقی مهمان

1403/02/29

سلام سرکار خانم وقت بخیر؛ با یک بررسی موافقید؟
شما سخن از احترام به میزبان به میان آوردید درسته؟ نسبت و نزدیکی میزبان به شما در چه حده؟؟ اگر اکثریت مهمان ها عقایدی مشابه با شما را داشته باشن اونوقت وظیفه میزبان هست که به عقاید اکثریت حاضر احترام بگذاره اگر هم برعکسه که شما باید به خودتون و عقایدتون احترام بگذارید!!!
ضمنا اگر میزبان برای شما احترام قائل باشه که قطعا تصمیم و عقاید شما هم برای ایشون محترم خواهد بود!
بگذریم و اما هرجوره حساب کنیم اگر شما خودتون نخواهید که در چنین مجالسی شرکت کنید، هیچ مانع خارجی دیگری وجود نداره. الان دقت کردید همه چیز به خودتون برمی گرده؟؟ به اسم معذوریت و رودربایستی، کاری که خلاف میل و عقلتون هست را انجام ندید. ماهیت این نوع محافل هم که مشخصه چطور هست. برای خوش آمد لحظه ای دیگران، خودتون را پیش خدا و اطرافیان بدنام نکنید...
موفق باشید.

سبحان ۸۳ مهمان

1403/02/29

خب نرو واسه هر گروه ادمی یه جا هستش

Z H مهمان

1403/02/28

اصلااا و ابدااا خوشم نمیاد تو این فضاها باشم، روح و روانم شدید می‌ریزه بهم و حالم خیلی بد میشه.

«آیا آدم نیم ساعت بشینه به احترام میزبان و بعد پاشه کار زشتی هست ؟»
واسم عجیبه هزار تا حرف بارت کردن بعد شما درگیر اینی که بری تو مجلسشون یا نه؟؟🗿

بعدشم مگه شما نمیگی مذهبی هستی؟؟
خب عقیدت قبول می‌کنه چنین جایی پا بذاری؟؟