موضوعات پربازدید
مسائل پسران
مسائل دختران
زندگی مشترک
-
مردی که سابقه صیغه داره باید تو خواستگاری به خانم این موضوع رو بگه؟ (791 بازدید)
-
پسرم، به خاطر قد کوتاهم دارم عذاب میکشم (595 بازدید)
-
قابل توجه خانم هایی که با صیغه مخالف هستند (523 بازدید)
-
چه کار کنم دیگه این گناه را تکرار نکنم؟ (363 بازدید)
-
منطقیه که یه پسر دو سال منتظر دختر بمونه؟ (2) (355 بازدید)
-
دوست دارید چطوری ازدواج کنید، سنتی یا مدرن؟ (345 بازدید)
-
حد حجاب خانم ها دقیقا کجاست؟ (337 بازدید)
-
به دلیل مخالفت های خانواده میلم برای ازدواج کم شده! (295 بازدید)
-
حرفی رو که فکر میکردم درسته به مامانم گفتم اما دروغ از آب در اومد. (253 بازدید)
-
می ترسم بعد عمل بینی، پشیمون بشم (215 بازدید)
-
خسته شدم از این که همه ش رفتم دکتر برای معاینه بکارت (1003 بازدید)
-
نظر جامعه در مورد دختر ۳۳ ساله ازدواج نکرده چه جوریه؟ (905 بازدید)
-
چطور به مامانم بفهمونم که می خوام ازدواج کنم؟ (885 بازدید)
-
همسر با این ویژگی ها پیدا میشه و هست؟ (819 بازدید)
-
من نمی دونم چه کار کنم که فردی که می خوام رو پیدا کنم (741 بازدید)
-
قابل توجه خانم هایی که با صیغه مخالف هستند (523 بازدید)
-
نامزدیم رو به هم بزنم؟ (515 بازدید)
-
دختر چادری با شلوار لی (515 بازدید)
-
خواستگاری که میدونه من با پسری در ارتباط بودم (509 بازدید)
-
یه پولی دادم و یه خدماتی گرفتم (487 بازدید)
-
دلم میخواد شوهرم فقط مال خودم باشه (675 بازدید)
-
شوهر شما پنهانی صیغه کنه باهاش برخورد می کنید ؟ (565 بازدید)
-
من دارم تو این زندگی می سوزم و اون لذت می بره (481 بازدید)
-
از این که پدر شوهرم در احوال پرسی من رو در آغوش میگیرن احساس ناخوشایندی دارم (455 بازدید)
-
شوهرم غیرتی شده منو با کتک و رفتارش بیچاره کرده (453 بازدید)
-
راه های علاقه مند کردن خانم ها (361 بازدید)
-
کمک کردن خونه مادر شوهر (221 بازدید)
-
از وقتی پسرم به دنیا اومده خیلی کم نماز می خونم (197 بازدید)
اگه اراده اش داری یکباره بزار کنار و وقت با یک کار دیگه پر کن .
اگه نداری زمان مطالعه ات کم کن و کم کم کتاب های رمان ساده بخون و بعدم کلا ترک کن .
البته فک کنم یکی دوسال دیگه از سرت بیفته .
و از طرفی اگه ذهن فعال داشته باشی و بعد یک مدت ذهنت ارضا نمی کنه و خود به خود ولش می کنی ( منظورم از ارضای ذهن اینکه اکثر رمان ها و یا فیلم ها یک خط داستانی دارند، که بعد از دیدن چند فیلم یا خوندن چند کتاب متوجه این خط داستانی میشه و دیگه برات جذاب نیست )
و اینکه عزیز شما الان توی سنی هستی که نیازهای عاطفی و... ات توی اوج فوران هستن. اگه یه مورد خوب برای ازدواج گیرت اومد این دست و اون دست نکن... فقط یه نکته دیگه هم بگم، شما به علت خوندن این رمان ها فانتزی ها و توقعات بیجای زیادی تو ذهنت شکل گرفته، سعی کن حتما محتواهای مربوط به فانتزی های ازدواج رو تو اینترنت ببینی تا یکم دیدگاهت متعادل تر بشه.
البته من معتقدم انقدر پسر درست و حسابی وجود داره که بتونن به بهترین و قشنگترین شکل نیازهاتونو بعد ازدواج رفع کنن، اما خب باید مهارت پیدا کردن شو داشته باشی که تو این زمینه هایی که گفتم آقای حسین مختاری رو پیشنهاد میکنم. هم درمورد فانتزی های ازدواج حرف زدن و هم راه های پیدا کردن یه هممسیر درست و همکفو رو گفتن.
*بازم تکرار میکنم الکی دنبال معجزه نباش، فقط ازشون دور شو! الان یکی بخواد مواد مخدر ترک کنه چیکار میکنه؟ میره کمپ تا از مواد دور باشه! یعنی محیط خودش رو کنترل و محدود میکنه تا دسترسی به اون عوامل اعتیادزا براش امکان نداشته باشه. بعد یه مدت هم که به نبود اون عوامل اعتیادزا عادت کرد دوباره برمیگرده به زندگی عادیش...
چرا رمان خوندن را با یک تفریح دیگه جایگزین نمی کنید؟ همونطور که اعتیاد به فضای مجازی بده اعتیاد به این نوع محتوای داستانی هم دست کمی از اون نداره. در این مورد فقط خودتون می تونید احساسات و تمایلاتتون را کنترل کنید. به خودتون تخفیفی در این باره ندید. سر خودتون را شلوغ کنید به طوری که حتی فرصت دنبال کردن داستان و رمان را نداشته باشید. بیشتر با خانواده و دوستان مورد تایید وقت بگذرونید تا از تنهایی و تمایل به رمان خوندن شما کم بشه. خوبه که نماز هم می خونید. تقویت ارتباط معنوی با خداوند هم خودش بسیار می تونه مؤثر باشه. راستی اگر علاقه شدیدی به کتاب دارید می تونید حیطه مورد مطالعه تون را عوض کنید. البته تا زمانی که به طور کامل از رمان خوندن دل نکندید سمت هیچ نوع کتابی به جز کتاب درسی نرید چراکه ممکنه مجدد وسوسه بشید. دور کردن خودتون از محیط و شرایط مطلوب داستان خواندن کمک فراوانی می کنه.
امیدوارم موفق باشید...
مواردی که من به نظرم میرسه یکی اینکه خودت رو با کتابهای خوب دیگه مشغول کنی تا وقت نداشته باشی به سمت خواندن این رمانها بری اونوقت کم کم دیگه میتونی رهاش کنی. این رمانها با داشتن این صحنه ها باعث جذاب شدنشون میشن و اگه تو بتونی کتاب های با متن خوب و جذاب پیدا کنی تا جذب خوندنشون بشی خیلی به درد میخوره مثلاً کتاب« من زنده ام » خیلی متن خوبی داره. یا کتاب هایی بخون که بتونی بهتر خودت و جنس مخالف رو بشناسی متن کتاب « مردان مریخی و زنان ونوسی » در این زمینه خوبه. یعنی موضوع کتابهایی که میخونی باید برات جذاب باشه ولی صحنه دار و... نباشه. تا بتونی کم کم اینها رو کنار بذاری.
یا اگه میبینی که به هیچ عنوان نمیتونی کنار بذاری رمانهایی بخون که صحنه دار نباشه و فقط عاشقانه باشه که کم کم بتونی کلا بذاری کنار( البته این رو توصیه نمیکنم فقط اگه اصلا نتونستی کنار بذاری امتحان کن چون رمان های عاشقانه هم باعث درگیری عاطفی و فانتزی های عاطفی خواهد بود که اونم نتیجه خوبی نداره)
یا اینکه سعی کن خیلی دور و اطرافت رو شلوغ کنی یا بری ورزش و اگه تونستی یه حرفه خوب رو دنبال کنی اینطوری کم کم دیگه وقتت پر میشه دیگه وقت نمیکنی و یه مدت بگذره هم کلا این رمانها برات جذاب نمیشه.
این دوران بیشتر یه دوره خاص هست که اگه بتونی با انجام کارهای مفید و به درد بخور بگذرونی یه مدت بعد دیگه اصلا نمیتونی رمان بخونی چه برسه به همچین رمانهایی. یعنی یه دوران پر از کنجکاوی هاست که باید سعی کنی به سمت خوب بکشونی تا تبدیل بشه به کنجکاوی های خوب و برای خودت هم مفید باشه.
با آرزوی بهترین ها 🌹
اگه آره خوبه اگه نه باید یه جوری این حس رو تو خودت به وجود بیاری،
۲_ بعدش تو دفترچه یادداشت گوشیت فواید و مضرات خوندن این نوع رمان ها رو بنویس که هم داشته باشی و هم کسی نخونتش.
تو پرانتز هم بگم
(اثر این کار با خود ا...یی هیچچ فرقی نداره،
تو هر مشکلی که به وسیله خود ا...یی برات به وجود بیاد با خوندن این رمان ها هم میاد، چه بسا بدترش، به جز این انقدر قوه تخیلیت میره بالا که با یه رابطه عادی و معمول که بین همه زوج ها بر قراره ... نمیشی و تمایلات و تفکرات فول عجیب غریب درونت به وجود میاد و در کنارش نگاهت فکرت فوق العاده جنسی میشه به هر چی و هر کی نگاه میکنی، هر کاری که میخوای انجام بدی ووو..)
۳_ مرحله بعدی چیه؟؟
این حرف خیلی قشنگه:
مواظب افـکــارت بــــــاش که گفتــارت می شود، مواظب گفتــارت بــــــاش که رفتـــارت می شود، مواظب رفتـــارت بــــــاش که عــــادتت می شود، مواظب عــــادتت بـــــاش که شخصیتت می شود، مواظب شــخـصیتت بــــــاش که سرنوشتت می شود.
منشأ هر کاری از فکرِ، کنترل کردنشم خیلی راحت تر از کنترل کردن عادتیه که داری.
۴_مرحله بعد هم اینه که اصلاً سمتشم نری.
همین.
اینو یادم رفت بگم، سعی کن بیکار نباشی، آدم بیکار احتمال آلودگیش خیلی بیشتره.
ولی اعتیاد اعتیاده دیگه تو هر سنی هم یه جوریه
و با توجه به شرایط آدما هم یه جوری پیش میاد
من تجربه ی خودمو میگم در مورد اعتیاد و اونم اراده ی قوی و پیش آوردن یه نیروی قدرتمند تره
مثلا بگی به خاطر مامانم به آخر آینده ام یا چیزی که خیل دوست داریو وسط بکشی به خاطر اون دیگه سمتش نمی رم
و مساله دوم جایگزین کردن اون با یه چیز دیگه است،وقتی حوصله ات سر میره باید یه چیز دیگه واسش پیدا کنی که بری اون کارو انجام بدی نه پای رمان بشینی
من خودم تو بعضی موارد موفق شدم با این روش بعضیاش نه، مثلا اعتیاد به اینترنت دارم فکر کنم، ولی وقتی سر کار میرم دیگه وقتی ندارم الانم که بیکارم زیاد میام فجازی